کار کنیم یا اینفلوئنسر شویم؟

دیجیتال مارکتینگ، از بازارهای رو به رشد اقتصاد جهان و ایران است. در سال گذشته طبق آخرین گزارش منتشر شدهی یکتانت اندازهی این بازار در ایران ۱۱ همت برآورد شده است.
دیجیتال مارکتینگ، بازاری رو به رشد
در حالیکه هزینهی دیجیتال مارکتینگ در جهان از سال ۲۰۲۳ رشد ۱۰ درصدی داشته و برآوردها نشان از رشد ۸.۹ درصدی این بازار در سال آینده دارند، در ایران نیز این رشد با درصدهای متنوعی در بخشهای مختلف با رشدی مشابه صورتگرفته است. دیجیتال مارکتینگ شامل تبلیغات وبسایتی، PPC ، ایمیلهای تبلغاتی، تولید محتوای دیجیتال و البته شبکههای اجتماعی میشود که در ایران بزرگترین سهم از آنِ شبکههای اجتماعی است.

میانگین مصرف روزانهی اینترنت در ایران ۴ ساعت است
به نظر میرسد یکی از دلایل سرمایهگذاری روی شبکههای اجتماعی در ایران این امر باشد که میانگین مصرف روزانهی اینترنت در ایران ۴ ساعت است. ۶۰ درصد کاربران پیش از خواب شبکههای اجتماعی خود را چک میکنند. این رقم را در کنار این داده در نظر بگیرید که طبق همین پیمایش، ۸۵ درصد کاربران پیش از خرید دربارهی کالا یا خدمت مدنظر خود در اینترنت تحقیق میکنند. این به معنی رشد استفاده و کاربرد خدمات آنلاین در زندگی روزمره است.
سر زدن به شبکههای اجتماعی پس از بیداری، فارغ از جنسیت-تحصیلات و سن، نخستین کاری است که اکثر کاربران ایرانی انجام میدهند.
درآمد تقریبی صفحات پرمخاطب و اینفلوئنسرها در سال ۱۴۰۲، ۶ همت برآورد شده است. یعنی کمی بیشتر از نصف کل اندازهی این بازار. این درحالی است که این رقم در سال قبل کمتر از ۲ همت بوده و رشد حدود ۳ برابر را تجربه کرده است. بیش از ۴۵ میلیون ایرانی در اینستاگرام اکانت فعال دارند. پیمایش یکتانت نشان میدهد تعداد صفحات عمومیای که توسط کاربران ایرانی در اینستاگرام دنبال میشود رشد ۲۰ درصدی داشته است. همچنین میزان پست از سوی کاربران ایرانی نیز در حدود ۳۰ درصد افزایش داشته است. و یک چهارم کل تبلیغات به حوزهی خانه و سبک زندگی تعلق دارد.
اینفلوئنسرهای ایرانی اینستاگرام ۱۶۰۰ میلیارد تومان کسب درآمد داشتهاند
بر اساس مقدمات ذکر شده، میتوان ادعا کرد که کسب درآمد از طریق تبلیغات در اینستاگرام در ایران اهمیت روزافزونی پیدا کردهاست. شغلی که اتفاقا بر اساس تعاریف جدید شکل گرفته است و رویای گنجیابی*1 را محقق میکند. (عکس)

میزان صفحات عمومی ایرانی در اینستاگرام، یک چهارم اتحادیهی اروپاست. توجه به این امر با توجه به تفاوت شاخصهای اقتصادی ایران و اتحادیهی اروپا نشان از آن دارد که بخش مهمی از گردش اقتصادی کشور در این پلتفرم اتفاق میافتد. فقط اینفلوئنسرهای ایرانی اینستاگرام در سال گذشته از طریق انجام تبلیغات ۱۶۰۰ میلیارد تومان کسب درآمد داشتهاند. و این جدا از درآمدهای حاصل از محصول یا خدماتی است که در این بستر اتفاق میافتد.
اگرچه باید توجه داشت این رقم ثابت نیست و ممکن است در طول ماههای مختلف در نوسان باشد یا حتی در بازههایی بر اثر تغییرات اجتماعی-سیاسی بسیار محدود گردد. مشابه انچه در سال ۱۴۰۱ و پس از جنبش مهسا امینی در ایران رخ داد. پس از سال ۱۳۹۸ و همهگیری پاندومی، میزان بودجهی دیجیتال مارکتینگ در ایران تا سه برابر افزایش داشت، اما وقایع سال ۱۴۰۱ و در ادامه فیلترینگ گسترده منجمله اینستاگرام، این رقم را در بخش اینستاگرام تا ۸۰ درصد کاهش داد.
الگوریتم اینستاگرام و در دسترس قرار دادن محتوای مورد پسند مخاطب، باعث شدهاست این شبکه موفق به افزایش حضور کاربر در خود به واسطهی مرورگر(explore) شود. این امر منجر به آن شده است که کاربران خیلی سریع به محتوای مورد پسند خود برسند و درآمد حاصل از«شغل» اینفلوئنسری بعضا تا حدی زیاد میشود که باورپذیر نیست. درآمد حاصل از تبلیغاتِ تنها یکی از اینفلوئنسرهای آرایشی تا ماهیانه ۳۰ میلیارد تومان نیز برآورد شده است. این موضوع رویای گنجیابی را دسترسپذیر میکند، آن هم فقط با یک گوشی و اینترنت.
رویای اینفلوئنسری و دلزدگی از مشاغل متداول
عوامل فردی – اقتصادی و اجتماعی زیادی در موفقیت و رشد یک اینفلوئنسر دخیلاند و رسیدن به درآمدهای میلیونی در ماه به همین سادگی محقق نمیشود. سلبریتی و مشهور بودن پیشینی مخصوصا برای فوتبالیستها و بازیگران، بلاگری و نمایش روزمرهی زندگی مخصوصا برای طبقات اقتصادی متمول، سابقهی حضور در اینستاگرام، محتوای مورد ارائه و تعاریف افراد از حوزهی خصوصی و … بر این امر اثرگذارند.
اما هر محتوایی، بنا بر سلیقهی عمومی شانس تبدیل به یک صفحهی پرمخاطب را دارد. شانسی که به عوامل عینی مشخصی وابسته است، اما در نگاه عمومی دقیقا تعریف نشده است. به این معنا که بسیاری در نتیجهی مشاهدهی این درآمد بدون درک مقدمات لازم، از مشاغل خود دلزده و در اقتصادی که دچار تورمرکودی است به سمت این منابع کسبدرآمد مایل میگردند.
مقایسهی این شانسِ رویای دسترسی کوتاه مدتبه درآمد بسیار بالا با روندهای شغلی متداول، اثرات زیانباری بر شغلهای تولیدی و خدماتی که لازمهی حیات یک کشور هستند، میگذارد. توجه به تورم سه رقمی، حقوق بسیار پایین مشاغل متداول، و فاصلهی انباشت پول ممکن و پسانداز طولانیمدت، در نبود قانون نظارتی و مالیاتی روشن و اثرگذار میتواند معنا و مفهوم «کار»، «شغل» و «ارزشمندی» را به طور تخریبگری تغییر دهد. تغییری که موجبات بیانگیزگی و سرخوردگی اجتماعی را فراهم میکند.
این اتفاق تنها یک تغییر و بازتعریف جدید از شغل نیست، حوزهی دیجیتال مارکتینگ و اینفلوئنسر مارکتینگ بر اساس قوانین مشخص و متناسب میتواند بخشی از چرخهی اقتصادی یک کشور باشد و منجر به افزایش اعتماد اجتماعی، رونق کسب وکارهای کوچک و حذف نهادهای واسطه گردد. به رسمیت شناختهنشدن و فیلترینگ یک شبکهی اجتماعی مورد اقبال اما، از سویی منجر به فقدان قوانین مالی ناظر میگردد و شکاف درآمدی نامتناسب ایجاد میگردد، و سوی دیگر بر تناسب تخصص و خدمت، لزوم تضمین خدمت و کالای ارائه شده، کالا و خدمت قانونی و غیر قانونی و نهایتا اعتماد اجتماعی اثرگذار است.
1 به گزارش دوم بگوی با موضوع … مراجعه کنید.