SSP

جامعه‌شناسی در مرزهای فناوری | جهانی که رمزارزها می‌سازند

۵ ماه پیش
بدون نظر

اکوسیستم رمز ارز

سال‌ها پیش، قبل از آنکه بیت‌کوین ابداع فراگیر شود، تلاش‌های زیادی برای پرداخت الکترونیک یا پول الکترونیک انجام شده بود که هرکدام مرحله‌ای را در این مسیر پیش برده بودند. مسیری که در نهایت به تولد و رشد «بیت‌کوین» منتهی شد. برنامه‌نویسان و توسعه‌دهندگانِ ابتداییِ آنچه امروز به رمزارز می‌شناسیم، بیش از آنکه ابعاد اقتصادی موضوع برایشان فریبنده و جذاب باشد به دنبال توسعه فناوری بودند، شیفتگان لبه‌های فناوری.
از اولین ایمیلی که برای معرفی و دعوت به استفاده از بیت‌کوین ارسال شده بود، تا زمانی که رمزارز تبدیل به یک موضوع اقتصادی و خیلی زود دارای تبعات اجتماعی و البته سیاسی شد، چند سالی بیشتر طول نکشید. وضعیتی که تقریباً همه دولت‌ها و جوامع را با خود درگیر کرد. رمزارز وارد جامعه و بر موج‌های متناسب خود سوار شده است. گروه‌های اجتماعی ِهدف خود را یافته و پیش می‌رود. تبدیل به یکی از مهم‌ترین موضوعات مناظره انتخاباتی در ینگه دنیا می‌شود. دولت‌ها در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و مالی آن با هم درگیر می‌شوند و البته جامعه‌شناسان از دنیایی حرف می‌زنند که رمزارز آن را خواهد ساخت، دنیایی جدید با اقتضائات منحصر به خود.
گزارشی که در ادامه می‌آید، نگاهی اجتماعی به «رمزارز» یا جامعه‌شناسی «رمزارز» است و این تحلیل البته با سویه‌های اقتصادی، سیاسی نیز پیوند دارد. جامعه‌شناسی رمزارز در دانش جامعه‌شناسی، هنوز جوان است اما این بدان معنی نیست که تحلیل‌ یا پژوهش‌های معتبر در این زمینه وجود ندارد.
آنچه می‌خوانید مروری است بر چند پژوهش‌های انجام‌شده در کشورهای مختلف و گزارش‌ رسانه‌های معتبر در این زمینه که در سال‌های اخیر منتشر شده است. این گزارش بنا دارد تا سویه‌های مهم اجتماعی رمزارز را تخمین بزند و تصویری برای پژوهش‌های آینده و سیاست‌گذاری‌های پیش رو بسازد.
پرسش چیست؟
از جنبه‌های فنی و اقتصادی رمزارز که بگذریم، مهم‌ترین پرسشی که برای روشن‌کردن ابعاد اجتماعی رمزارز می‌توان پرسید این است که «رمزارز چه فعالیت‌هایی را برای مردم ممکن می‌کند که پیش از آن ممکن نبود؟ » آنچه موافقان و فعالانِ حوزه رمزارز می‌گویند بیشتر حول این ایده اساسی است که رمزارز شما را از قید دولت‌ها، بانک‌ها و نظام‌هایِ مالی مستبد رها می‌کند و این مهم‌ترین چشم‌اندازی است که برای جامعه ترسیم می‌کند.
در سراسر دنیا به نظر نمی‌رسد که دولت‌ها رویکرد یکپارچه یا واحدی در برابر رمزارز داشته باشند. بیشتر از سیاست‌های ایجابی شاهد شکلی از سیاست‌های کنترلی یا ایجاد ترس و بی‌اعتمادی در جامعه نسبت به رمزارز در پیش گرفته شده است. اما موضوع رمزارز آنقدر مهم شده است که به بحث‌های انتخاباتی یکی از بزرگترین و تعیین‌کننده‌ترین اقتصادهای دنیا یعنی ایالات متحد آمریکا راه یابد .
آمارها نشان می‌دهد جمعیتی که ارزدیجیتال را به سبد دارایی‌های خود اضافه می‌کنند روز به روز در حال رشد است، در غیاب سیاست‌گذاری‌های معطوف به همگرایی نظام پولی و بانکی مستقر، اجتماعاتی که حول این داراییِ جدید شکل می‌گیرند بسترسازِ پدیده‌ای است که نه‌تنها اقتصادی که در ابعاد بسیار مهمی اجتماعی است.
در این گزارش، بر اساس یافته‌های پژوهش‌های انجام شده در دنیا در ارتباط با سویه‌های اجتماعی رمزارز و برخی یافته‌های داخلی تلاش شده است تا اثرات اجتماعی رمزارز متمایز و تشریح شود.
از میان گزارش‌های فارسی، پیمایشی محدود که توسط شرکت مشاوره مدیریتی ایلیا انجام شده و گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، مرور شده است که برای رسیدن به پاسخی منحصر و یگانه برای جامعه ایران کفایت نمی‌کند اما گریزی به آن می‌تواند محمل تحلیلی خوبی در اختیار بگذارد.
یک دارایی نامتداول
رمزارز ، شکل دیجیتالی پول است که در شبکه‌های غیرمتمرکز با استفاده از روش‌های رمزنگاری روی فناوری بلاک‌چین عمل می‌کند به دلیل ماهیت این گزارش طبعاً از شرح فنی این فناوری صرف نظر اما ناچاریم برای توضیح تبعاتِ اجتماعی این فناوری بخشی از نحوه عملکرد این پول جدید را شرح دهیم:
۱- رمزارز یک سیستم پرداخت دیجیتال است که برای تایید تراکنش‌هایش به بانک یا هیچ نظام مالیِ مرکزی و متمرکز متکی نیست.
۲-این یک سیستم همتا به همتا است که می‌تواند هر کسی را در هر جایی قادر به ارسال و دریافت پرداخت کند. به جای اینکه پول فیزیکی حمل و نقل و در دنیای واقعی رد و بدل شود، پرداخت‌های رمزنگاری صرفاً به‌عنوان ورودی‌های دیجیتالی به یک پایگاه داده آنلاین عمل می‌کنند که تراکنش‌های خاص را توصیف می‌کند.
۳-رمزارز نام خود را به این دلیل چنین نامیده شد که از رمزگذاری برای تأیید تراکنش‌ها استفاده می‌کند. این بدان معناست که کدنویسی پیشرفته در ذخیره و انتقال داده‌های ارزهای دیجیتال بین کیف پول‌ها و در یک مرجع مرکزی انجام می‌شود که همه دارندگان رمزارز به آن دسترسی دارند.
۴-واحدهای ارز دیجیتال از طریق فرآیندی به نام ماینینگ ایجاد می‌شوند که شامل استفاده از کامپیوتر برای حل مسائل پیچیده ریاضی است که سکه تولید می‌کند. کاربران همچنین می‌توانند ارزها را از کارگزاران خریداری کرده و آنها را با استفاده از کیف پول‌های رمزنگاری ذخیره و خرج کنند.
۵-دارندگان ارز دیجیتال مالک هیچ چیز ملموسی نیستند. آنچه آنها در اختیار دارند کلیدی است که به آنها امکان می‌دهد رکورد یا واحد اندازه‌گیری را بدون واسطه از یک شخص به شخص دیگر منتقل کنند.
در نتیجه‌یِ توسعه استفاده از رمز ارز، ما با نظام مالی و اجتماعی جدیدی روبرو هستیم که:
اول؛ باور دارد می‌تواند هر نظام مرکزی مالی اعم از ملی یا بین‌المللی را کنار بگذارد.
دوم؛ دسترسی نامحدود و دلبخواه به اموال خود دارد و می‌تواند آن را آزادانه هرکجا که خواست خرج کند.
سوم؛ نقش برنامه‌نویسان، رایانه‌ها، اجتماعاتِ فناور در رشد و توسعه رمزارزها بسیار مرکزی است.
چهارم؛ نقش‌های جدیدی از جمله کارگزاری‌ها به واسطه رمزارزها ایجاد شده و رشد می‌کنند.
پنجم؛ رمزارز یک دارایی ناملموس است و از این نظر با دارایی‌های متداول انسان تا امروز متفاوت است.
رمزارز نه فقط شکلی از پول یا دارایی و نه فقط یکی از دستاورد‌هایِ فناوری بلکه پدیده‌ای سیاسی و اجتماعی است که به دلیل ماهیتِ خود واجدِ پیامدهای مهم و موثرِ اقتصادی و اجتماعی است.


رمزارز از دیدگاه جامعه‌شناسانه
اگر چه رمزارز به‌عنوان شکلی از یک فناوری سابقه‌ای بیست و چندساله دارد اما عمومیت یافتن آن به دهه اخیر محدود می‌شود. کشورهای دنیا در ارتباط با این پدیده جدید، سیاست‌ِ یکسانی ندارند حتی می‌توان ادعا کرد که سرگردانی و بی‌تصمیمی در ارتباط با این پدیده در کشورهای مختلف، شکل‌های مختلف و ضد و نقیض سیاست‌گذاری را ایجاد کرده است.
اما هرشکلی از سیاست‌گذاری ناچارست تبعاتِ اجتماعی استفاده از رمزارز را در نظر داشته باشد، آنچه در ادامه می‌آید تخمین‌هایی از اثراتِ اجتماعیِ این پدیده است که سیاست‌گذار هر رویکردی را اتخاذ کند، ناگزیر باید آن را در نظر داشته باشد.
جامعه شناسان «ارز دیجیتال» را از طریق چارچوب‌های نظری مختلف، مانند «مالی‌سازی»، «نظریه اختلالِ دیجیتال» و «جامعه شبکه‌ای» تجزیه و تحلیل کرده‌اند.
این چارچوب‌هایِ نظری کمک می‌کنند تا بینش‌هایی در مورد نحوه تلاقیِ ارزهای دیجیتال با نظام‌هایِ مالی، دینامیک قدرتِ مابینِ جامعه و نظام‌هایِ مالی و سیاسی و شکل دادن به روابط اجتماعی ارائه شود:

 مالی‌سازی: مالی‌سازی به تأثیر فزاینده بازارها و نهادهای مالی در اقتصاد و زندگی روزمره اشاره دارد. ارزهایِ دیجیتال به بخشی از چشم‌انداز مالی جهانی تبدیل شده‌اند و سرمایه‌گذاری و سفته‌بازی را جذب می‌کنند و به‌نظر می‌رسد ظرفیتِ این را دارند که به عنوان یک طبقه دارایی جایگزین ایفای نقش کنند. استفاده عمومی از رمزارز با توجه به‌ویژگی‌های فنی و اجتماعی آن می‌تواند منجر به شکل‌گیری قشرهایِ اجتماعیِ جدید شود.
 نظریه اختلال دیجیتال: نظریه اختلال دیجیتال به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه فناوری‌های دیجیتال صنایع سنتی و ساختارهای قدرت را مُختل می‌کنند. ارزهایِ رمزپایه واسطه‌های مالی مستقر را به چالش می‌کِشَند و امکانات جدیدی را برای تراکنش‌هایِ مالی، حواله‌ها و پرداخت‌های فرامرزی که خارج از چارچوب‌های مالیِ بین‌المللی به رسمیت‌شناخته شده است، ایجاد می‌کنند.
 جامعه شبکه‌ای: مفهوم جامعه شبکه‌ای مفهومی است که توسط کاستلز در اواخر قرن بیستم ساخته شده و توسعه یافته است. جامعه شبکه‌ای محصولِ تقاطعِ جامعه با اینترنت و فناوری‌های دیجیتال است. رمزارز‌ها نیز بخشی از این تحول هستند رمزارز‌ها از این نظر مهم هستند که این جامعه شبکه‌ای را مُجهز به نیروی اقتصادی می‌کنند که پیش از این وجود نداشته است.
بر اساس این نظریه، پاسخ به این دو پرسشِ اساسی از دید جامعه‌شناسی در ارتباط با رمزارزها مهم است:
۱-چه گروه‌های اجتماعی و به چه دلایلی علاقمند به استفاده از رمزارز‌ها هستند؟
۲-رمزارز چه پیامدها و کارکردهای اجتماعی دارد؟
جذابیت¬های پنهان رمزارز
چه گروه‌های اجتماعی و به چه دلایلی علاقمند استفاده از رمزارز‌ها هستند؟

رمزارز چنانکه گفته شد در ابتدا پدیده‌ای فناورانه و در ادامه اقتصادی بود که مانند هر نوآوری دیگری توسط نظام‌های مالی و اقتصادیِ مستقر جدی گرفته نشد. اولین استفاده‌کنندگان از رمزارز بیش و پیش از فعالیت اقتصادی پیش‌قراولانِ فناوری بودند. برای آنها این استفاده مانند هر فناوری دیگری راهی به سوی لبه‌های تحول بود نه احتمالاً اختلال در امور مالی و بانکی یا فعالیتی برای سرمایه‌گذاری.
در این شرایط رمزارز در مدت کوتاهی راه خود را به سوی بازارِ سیاه باز کرد، بین گیمرها محبوب شد و بین گروه‌های اجتماعی بیشتری پذیرفته و استفاده شد. از این مرحله است که پرسش جامعه‌شناسانه شکل مي‌گیرد؛ در میان گروه‌های اجتماعی رمزارز کدام گروه‌ها را جذب می‌کند و آنان به چه دلایلی از رمزارز استفاده می‌کنند؟
به کارگیری دیدگاه جامعه‌شناختی در مورد ارز دیجیتال می‌تواند در یافتن پاسخِ سؤالات اصلی کمک کند – از جمله این سؤال که چرا ارز دیجیتال در وهله اول برای گروه‌های اجتماعی خاصی حتی ارزشمند است؟ در حالی که ممکن است اقتصاددانان فقط از نظر عرضه و تقاضا پاسخ دهند در جامعه‌شناسی، پول فراتر از یک پدیده اقتصادی، یک پدیده اجتماعی است که باید آن را با زمینه های تاریخی و فرهنگی متفاوت هر جامعه سنجید و پیامدهای اجتماعی آن را بررسی کرد.
آنا ونون در کار خود «بیش از پول: قوم‌نگاری رویاها، ارزش و جامعه در صحنه رمزی » با به‌کارگیری رویکرد قوم‌نگارانه و با صرف دوره‌های زمانی طولانی حضور در میان اجتماعاتی که در اطراف ارزهای رمزپایه شکل گرفته‌اند و صحبت با افرادی که رمزارز را بخشی از زندگی خود کرده‌اند، تلاش کرده است تا معانی و شیوه‌های فرهنگی که ارز دیجیتال به زندگی مردم آورده است را کشف کند و به این پرسش پاسخ دهد که رمزارز چه ارزشی به زندگی این اجتماعات آورده است.
در یک تحلیل ساده‌انگارانه می‌توان فرض کرد که انگیزه افراد برای خریدن ارزهای دیجیتال، ثروتمند شدن باشد، اما پژوهش‌های اجتماعی از جمله پژوهش خانم آنون نشان می‌دهد عوامل مهم دیگری در استفاده از ارز دیجیتال وجود دارد که شامل «جذابیت‌های ایدئولوژیک ارزهای دیجیتال» در محیط‌هایِ فرهنگیِ مختلف است؛ ارزش‌هایی مانند آزادی، حفظ حریم شخصی، فرار از سلطه، هویت‌یابی‌ و نظایر آن.
این مضامین با درک کاربران از ارزش ارز دیجیتال مطابقت دارد، ارزشی که از نظرِ آنها برخلافِ پول «سخت» یک نظام مالیِ جدید و رویایی برای زندگی بهتر است.
آنون در کار خود به این نتیجه می‌رسد که انگیزه‌هایِ اجتماعاتِ شکل‌گرفته حولِ ارز‌های دیجیتال فراتر از انگیزه‌های اقتصادی و صرفه‌جویی یا انباشتِ ثروت است. در عوض، آنها اغلب از باورهای ایدئولوژیک، ارزش‌ها و تصویری تحت عنوان «زندگی خوب» از انگیزه‌های خود نام مي‌بَرَند که آشکارا فراتر از تحقق آرزوهای مادی فردی است.
یافته مهم خانم آنون که پژوهش‌های دیگری هم آن را تأیید می‌کنند می‌گوید که ارزدیجیتال، گروه‌های اجتماعی را شکل داده است که «فقط انگیزه‌های اقتصادی ندارند بلکه آرمان‌های اجتماعی هم دارند»
هر شکلی از مداخله یا سیاست‌گذاری بدون در نظر گرفتن این یافته، نه‌تنها ناقص که مُخرب خواهد بود.

ارزش‌ها و آرمان‌های ساخته شده در میان کاربران
همان‌طور که گفته شد برخلاف چیزی که ممکن است به نظر برسد، کاربرانِ رمزارز نه کاربرانی یکه و تنها و ناشناخته برای هم نیستند بلکه اجتماعاتی را شکل می‌دهند که در زمره «اجتماعاتِ نوین» به حساب مي‌آید، اجتماعاتی که حامل ویژگی‌هایِ خاص و مبلغ ارزش‌‌های خاصی هستند، فعالیت‌هایی را سامان‌دهی می‌کنند و به دولت‌ها برای تنظیم مقرراتِ جدید فشار می‌آورند.
شناخت ارزش‌های ایدئولوژیک و سیاسیِ ضمنی در طراحی فناوری‌ها از جمله ارزهای دیجیتال، نیاز به تجزیه و تحلیل سوگیری‌های آن‌ها و کشف روش‌های عملی فناوری‌ها را در میان گروه‌های مختلف مردم را بیشتر نشان می‌دهد.
بخشی از این ارزش‌ها را می‌توان این‌طور دسته‌بندی کرد:

شکل جدیدی از عقلانیت
در نظام پولی و بانکی مستقر به‌نظر می‌رسد، افراد بخش بزرگی از عقلانیت اقتصادی خود را به نظام‌های تصمیم‌گیری، اعتباربخشی، بانک‌ها و موسساتِ دولتی واگذار کرده‌اند. اما کاربرانِ رمزارز اغلب از شکلی از مسئولیت‌پذیری برحسب توانمندی شخصی صحبت می‌کنند. عقلانیت و انضباط از طریق شیوه‌هایی مانند تحلیل تکنیکال و همچنین هنجارها و استانداردهای ظریف‌ترِ تولید شده در اجتماعاتِ شکل‌گرفته حول ارزهای دیجیتال، اِعمال می‌شود.
تأکید این صحنه -اجتماعاتِ رمزارز- بر فردگرایی با ظهور اخلاق و کار جدید همراه می‌شود، افرادی که ریسک را به عنوان یک «مسئولیت شخصی» در مقابل مسئولیت جمعی قرار می‌دهد، در حالی‌که در نظام‌های مالی مستقر، این مسئولیت از جانب جامعه بر عهده دولت‌ها، بانک‌ها و نظا‌م‌های سیاست‌گذارِ پولی و بانکی است.
یافته‌های دیگری به بخش‌های چالش‌برانگیزِ این شکل از مسئولیتِ شخصی و عقلانیِ جدید می‌پردازد. کاربران نه تنها ارزهای رمزنگاری شده را به عنوان دارایی مالی، بلکه ایده‌آل‌ها، شیوه‌ها و هویت‌های رایج در صحنه را نیز به کار گرفته و خود را متمایز مي‌کنند و به این ترتیب شکلی از «فردگرایی اغراق‌شده» به وجود می‌آید که موجب سرزنشِ فرد و مهم‌تر از آن نادیده گرفتنِ تآثیراتِ سیستم و کلان‌ساختارهای اقتصادی و اجتماعی می‌شود.
بر اساس این همبستری میان فردگرایی و مسئولیت‌پذیری، برخی جامعه‌شناسان بر تاثیراتِ همه‌گیرشدن رمز ارز بر دموکراتیک‌شدن جامعه تاکید دارند؛ چشم‌اندازی که هنوز بسیار مبهم و مناقشه‌برانگیز ارزیابی می‌شود.

احساس آزادی
نایجل داد ، در کتاب خود« زندگی اجتماعی پول »، جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی پول، از جمله ظهور ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین را مورد بحث قرار می‌دهد. داد نشان می‌دهد که چگونه ارزهای دیجیتال مفاهیم متعارف پول و موسسات مالی را به چالش می‌کشند و به همین دلیل به کاربران خود احساس آزادی می‌دهند.
رمزارزها مزایای بالقوه‌ای مانند کاهش هزینه‌های مبادله، افزایش دسترسی به خدمات مالی فراتر از مرزهای ملی و البته آزادی از بانک را به کاربران خود ارائه می‌دهد و بدیهی است که نگرانی‌های جدی در مورد نوسانات، امنیت، پولشویی و ثبات بلندمدت را برای موسسات مالیِ جریانِ اصلی و مستقر به‌وجود می‌آورد.
ارزهای رمزنگاری شده همچنین ظهور فعالیت‌های اقتصادی جدید مانند عرضه اولیه سکه (ICO) و تامین مالی غیرمتمرکز (DeFi) را تسهیل کرده‌اند و فرصت‌هایی را برای سرمایه‌گذاری و ایجاد ثروت فراهم می‌کنند، اما خطرات کلاهبرداری و طرح‌های متقلبانه را نیز فراهم می‌کنند که در بسیاری از موارد موضوع، مناقشه بین «آزادی» و «هرج و مرج» است.
مدافعانِ رمزارز در تحلیلِ غیراقتصادی خود بر «احساس آزادی» تاکید می‌کنند. آزادی‌ای که نظام‌های مالی مستقر از آنها سلب کرده‌اند. شکلی از دیکته‌کردن قوانین مالی و حتی شکل‌دادن به اولویت‌های زندگی برای افراد مورد تاکید است که رمزارز می‌تواند آزادی از آن را تضمین کند. در نتیجه از جمله اولین گروه‌های اجتماعی که خالق و شکل‌دهنده ارزش‌های اجتماعی حول رمزارز هستند، گروه‌های اجتماعیِ جامانده یا معترض به نظام‌های مالی مستقر هستند. اما در واقعیت آیا این آزادی تحقق‌پذیر است؟

خلق پول به‌مثابه یک کنشِ اجتماعی
رمزارز بر خلاف دیگر اشکالِ خلق پول که در نظام‌های سنتی و متداولِ خلق پول اتفاق می‌افتند، بیشتر جنبه اجتماعی دارد. این به این معنی نیست که خلق پول در بسترهای فعلی جنبه‌های اجتماعی ندارد بلکه به این معنی است که از تضاربِ شکلِ جدید خلق پول با نظام‌های مالی مستقر شکلی از «کُنشِ اجتماعی» متولد می‌شود که جدید، مناقشه‌برانگیز و سیاسی است. نحوه برخوردِ دولت‌ها با رمزارز و فراگیریِ آن، امکانِ فرارفتن از قوانین و تنظیم‌گری‌های متداول و حتی واردشدنِ رمزارز به تأمین تسلیحات، مواد مخدر و محرک و دیگر اَشکالِ جرم‌انگاری‌شده که در قالب نظام‌های مالی مستقر امکان‌پذیر نیست به‌علاوه همان احساسِ آزادی و مسئولیت‌پذیریِ فردی، خلقِ سود اقتصادی یا پول را برای کاربران تبدیل به یک کُنشِ اجتماعی می‌کند که در سازمان‌یابی‌های اجتماعی هم اثر خود را نشان می‌دهد.
جدال بر سر پذیرفته‌شدن یا اساساً بیرون از نظمِ مستقر باقی‌ماندن میان فعالانِ این حوزه جریان دارد. رمزارز به مثابه یک کنش اجتماعی تا وقتی هویت مستقل می‌سازد که بیرون از نظم مستقر باشد، بعد از هضم در نظم مستقر آیا هنوز هم می‌تواند این بخش از هویتِ کاربرانِ خود را ارضا کند؟ آیا آن احساسِ آزادی، تمایز و عقلانیتِ منحصر به فرد همچنان در این اجتماع، هویت‌بخش خواهد بود؟

هویت‌یابی و اجتماعاتِ نوین
در نگاه اول، رمزارز به‌نظر ترکیبی از انسان‌های منفرد می‌آید که هویت‌های آشکاری ندارند و در نتیجه اجتماعی هم در دنیای واقعی وجود ندارد. شکلی از اعتمادِ توزیع‌یافته که به لطف فناوری ممکن شده است و بیشتر از آنکه اجتماعی باشد فناورانه و اقتصادی است.
اما مطالعات نشان می‌دهد که افراد به دلیل همان الگوهای ارزشی و اجتماعی که پیش‌تر گفته شد، میل به تشکیل اجتماعات در دنیای واقعی دارند هرچند اعتماد آنها از اعتماد به فناوریِ اقتصادی رمزارز تأمین شده باشد.
اجتماعاتِ حولِ ارزهای دیجیتال نقش مهمی در میانجی‌گری اعتماد و ارزش دارند. علیرغم ادعای علاقه‌مندان مبنی بر اینکه ارز دیجیتال «پول غیرقابل اعتماد» است، اعتماد بخش مهمی از استفاده از ارزهای دیجیتال باقی مانده است. به‌جای اینکه ارزهای دیجیتال نیاز به اعتماد را از بین ببرند، اعتماد بین چندین عامل، واسطه‌ها و شیوه‌های شخصی و همچنین در پذیرش جمعی ارزش آن در میان پذیرفته‌شدگان توزیع می‌شود و شکل پایدارتری به خود می‌گیرد.
کاربران نه تنها از ابزارهای منطقی برای ارزیابی پروژه‌های ارز دیجیتال استفاده می‌کنند، بلکه از دانش اجتماعی و قضاوت‌های اخلاقی نیز استفاده می‌کنند. کاربران کم‌کم، خود به قدرت کنش‌های اجتماعی در این فضاها پی بردند و استراتژی‌هایی را برای مدیریتِ آن‌ها ایجاد کردند. تشویق به خرید و برگزاری انبوه از طریق تشریفات جمعی (مثلاً به اشتراک گذاری الگوهای رفتاری)، الهام بخشیدن به امید در طول رکود بازار، و در برخی موارد، ایجاد اتاق‌های گفتگوی جمعی آنلاین که اطلاعات منفی را در تلاش برای حفظ ارزش و اعتماد مدیریت می‌کند.
با وجود فردگراییِ اغراق‌شده‌ صحنه رمزارز که توانایی شناخت کاربر دیگر را محدود می‌کند، تعداد زیادی از اجتماعات به وجود آمده‌اند که از ارتباطات اجتماعی (گاهی غنی) همراه با اشکالِ منحصر به فرد سرمایه اجتماعی پشتیبانی می‌کنند. رمزارزها حتی گاهی به عنوان کالای لوکس یا نشانگر سلیقه عمل می‌کنند که عضویت را به «جوامع خیالی» نشان می‌دهد.
ونون می‌نویسد که مصاحبه‌شوندگان خود را افرادی با «ذهن باز» توصیف می‌کنند و این باعث افتخار و تمایز آنهاست.

قانون‌گذاری و رمزارز
ارزهای دیجیتال مختلف، نه تنها به دلیل پتانسیل اقتصادی، بلکه به دلیل معانی اجتماعی متمایز و پروژه‌های ایدئولوژیکی که با آنها درگیر هستند، پیروان مختلفی را جذب می‌کنند. علاوه بر این، جوامع در صحنه ارزهای دیجیتال نه تنها اَشکالی از ارزش تولید می‌کنند، بلکه برای تقویت ارزش‌ها و ایده‌آل‌هایی که کاربران را به عنوان بازیگران مالی شکل می‌دهند، تلاش می‌کنند. این فرآیندهای اجتماعی با هم از «ساخت اجتماعی» ارزش ارزهای دیجیتال به طرق مختلف پشتیبانی می‌کنند: از انتقال دلارهای فیات به اقتصادهای رمزنگاری تا ایجاد اعتماد و انتقال مفاهیم اجتماعی فرهنگی آنها.
تا امروز دولت‌ها و نظام‌های پولی و بانکی در کشورهای مختلف، سیاست‌های مختلفی را در ارتباط با رمزارز اتخاذ کرده‌اند، هرچند هنوز هم تا حد زیادی ابهام و بی‌تصمیمی یا اختلافاتِ جدی بر سر شکل و نوع تنظیم‌گری وجود دارد. این موضوع کم‌کم وارد نهاد رسمی سیاست و جامعه شده است و به‌نظر می‌رسد که نه‌تنها دیگر نمی‌توان آن را نادیده گرفت بلکه نمی‌توان آن را فرعِ نظام اقتصادی دانست.
رشد سریع ارزهای رمزنگاری شده چالش‌هایی را برای دولت‌ها و نهادهای تنظیم‌گر در سراسر جهان ایجاد کرده است. کشورهای مختلف رویکردهای متفاوتی را برای تنظیم ارزهای رمزپایه اتخاذ کرده‌اند، از ممنوعیت‌های کامل تا پذیرش آنها به عنوان یک ابزار مالی قانونی.
فقدان یک مرجع متمرکز در اکوسیستم ارزهای دیجیتال به بحث‌هایی در مورد «حاکمیت» و «حمایت از مصرف کننده» منجر شده است. نیاز به مقررات متوازن که ضمن حفظ منافع سرمایه گذاران و کاربران، نوآوری را تقویت کند، همچنان یک نگرانی مبرم است.
ارزهای رمزنگاری شده در سال‌های اخیر نفوذ قابل توجهی به دست آورده‌اند. تا مارس ۲۰۲۳، ۲۲۹۰۴ ارز دیجیتال فهرست شده است که مجموع ارزش بازار آنها بیش از ۲/۱ تریلیون دلار است. بیت کوین، اولین و شناخته شده ترین ارز دیجیتال، از نظر ارزش بازار همچنان بزرگترین ارز دیجیتال است و این روند رو به رشد همچنان ادامه دارد.
و در نهایت، رمزارز بدون شک یک نیروی دگرگون کننده است که تاثیر آن نه‌فقط در اقتصاد که در جامعه و سیاست هم نمایان خواهد بود. از همین رو نیازمند تحلیل‌‌های جامعه‌شناختی برای درک پیامدهای آن برای جامعه، پویایی قدرت و ساختارهای اقتصادی است. تحلیلی که در هر جامعه‌ای باید به شکل بومی و منحصر و متمایز برای آن جامعه انجام شود چرا که ریشه‌های فرهنگی و زمینه‌مندی‌های سیاسی و اجتماعی در هر جامعه‌ای متفاوت است.
تحقیقات جامعه‌شناختی در شکل‌دهی مقررات مسئولانه، تقویت شمول مالی، و حمایت از سیستم‌های مالی عادلانه و شفاف بسیار مهم است. تنها از طریق تلاش‌های جمعی می‌توانیم پیچیدگی‌های اجتماعی-تکنیکی ارزهای دیجیتال را بررسی کنیم و از پتانسیل آنها برای یک اقتصاد جهانی فراگیرتر و عادلانه‌تر استفاده کنیم.

هم‌رسانی
برچسب‌ها: