بگوی
آیا شکست کسب و کارهای کوچک فقط دلایل فردی دارد؟

آیا می‎توانیم مثل استیو جابز دیوانه باشیم و در مورد آینده نگران نباشیم؟

۴ ماه پیش
بدون نظر

احتمالا هر کسی که قصد دارد یک کسب و کار نوپا را راه بیندازد، دوست دارد استیو جابز باشد. شاید این جمله‌های انگیزشی از استیو جابز را بر روی دیوار خود زده باشد که می‌گوید:«بیایید فردا را بسازیم، نه اینکه درباره آنچه که ممکن است اتفاق بیفتد نگران باشیم». احتمالا دوست دارد «به اندازه کافی دیوانه» باشد تا بتواند «دنیا را تغییر دهد»

سرنوشتِ کسب و کارهای کوچک

هیج بنیانگذاری فکر نمی‌کند کسب و کارش  جزء ۸۰ درصد کسب و کاری است که «در اولین سال فعالیت خود از بین می‌برند» و تصور نمی‌کند جزء ۵۰ درصد مشاغل کوچکی باشد که «در پنج سال اول خود شکست می خورند» شاید همه آنها تصور می‌کنند استیو جابزی هستند که ویژگی‌های فردی‌ و مهارت‌های شخصی‌شان کمک می‌کند با کسب و کار خود جهان را تغییر دهند.

نگاهی به آمارها و پژوهش‌ها در مورد شکست کسب و کارها مجموعه‌ای از دلایل را شناسایی می‌کند که شاید تخمین و حدس زدن آن‌ها برای کسانی که دستی بر آتش دارند خیلی هم سخت نباشد: «کمبود تجربه، نداشتن نگرش، کپی کردن از سایر بیزینس‌ها، ناامیدی و عدم سرمایه‌گذاری مجدد، آموزش ناکافی، نبود مشاوره و هدف­گذاری غیر عقلایی، انتظارات نادرست، عدم مدیریت بودجه، تجهیز نبودن به فناوری مدرن و …»

 انبوهی از دوره‌های آموزشی، پادکست، کتاب و مقاله تولید شده است که به افراد بگوید چطور کسب و کار خود را موفق کنند؟ بخش بزرگی از این محتواها اساساً مبتنی بر ویژگی‌های فردی است و زمینه‌ها را فراموش مي‌کند، در نتیجه به ما می‌گوید: «اگر ويژگی‌هایِ فردی استیو جابز را داشته باشید، دلیلی ندارد که کمپانی بزرگی مانند اپل را نسازید»

اما آیا شکست کسب و کارهای کوچک فقط دلایل فردی دارد؟

 زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی شما را شکست می‌دهند یا پیروز می‌کنند؟

آمار و تحلیلی در مورد شکست کسب و کارهای کوچک در ایران وجود ندارد یا دست کم ما آن را پیدا نکردیم. اما می‌توانیم مطمئن باشیم که آنچه یک کسب و کار را شکست می‌کند یا پیروز مي‌کند فقط مشخصه‌های فردیِ بنیان‌گذارش نیست.

در گزارش Doing Business 2020  بانک جهانی، یک مبنای عینی برای درک و بهبود محیط نظارتی برای تجارت در سراسر جهان بر اساس چند شاخص مشخص ارائه شده است. این شاخص‌ها در هر کشور اندازه‌گیری شده و کشورها را رتبه‌بندی کرده است. ایران در میان ۱۹۰ کشور جهان رتبه ۱۲۸ و در میان ۳۴ کشور خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) رتبه ۲۸ را دارد.

این آمارهای جهانی خیلی واضح یک چیز را نشان می‌دهند، کارآفرین ایرانی در یکی از سخت‌ترین زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی باید دوام بیاورد و رشد کند. اما موضوع زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی فقط شاخص‌هایِ عینی و استاندارد جهانی نیست.

پرسش مهم پیشِ رویِ کسی که می‌خواهد بنیان‌گذار یک کسب و کار باشد، چیزی فراتر از این است: سناریوهای رشد یا شکست در این جامعه چیست؟ کسب و کار  با چه عدم قطعیت‌هایِ ویژه‌ای روبرو خواهد بود؟ چه منابعی و با چه ترتیبی در دسترس است و چطور می‌شود آن را استفاده کرد؟

در نهایت باز هم ۸۰ درصدِ تلاش‌ها برای ساختنِ کسب و کار شکست خواهند خورد، اما این شکست‌ها فقط به افراد برنمی‌گردد، گاهی این جامعه است که ما را شکست می‌دهد.

استیو جابز در ایران

کسب و کارها در خلاء شکل نمی‌گیرند. آنها متاثر از کیفیت دستگاه‌های حاکمیت، ثبات قوانین و مقررات، کیفیت زیرساخت‌ها، رویکردهای امنیتی، ثبات سیاسی، تاثیرگذاری‌های دولتی، قوانین و حقوق تجاری، تحولات اقتصاد کلان، سیاست‌های تجارت خارجی، سیاست‌های مالی و مالیاتی و ریسک‌های بازار کار هستند.

طبعاً به کسی هم نمی‌شود گفت منتظر بماند تا همه شرایط برای شروع یک کسب و کار عالی باشد، در نتیجه بخش مهمی از طرح‌ریزی کسب و کار و تاب‌آوریِ آن شناختنِ این زمینه‌هاست. یا بهتر است بگوییم اساساً امکانِ تولدِ استیو جابز در ایران وجود ندارد. دنیای کسب و کار دنیای محاسبات است، اینجا خبری از معجزه نیست.

هم‌رسانی
خواندنی‌های بیشتری وجود دارد: